قدس محکی برای انسانیت

بسم رب الزهراء

 

 امیرالمؤمنین   (علیه السلام) :

اگر باطل با حق در نیامیزد ، حقیقت‌جو آنرا شناسد و داند ؛ و اگر حق به باطل پوشیده نگردد ، دشمنان را مجال طعنه زدن نماند . لیکن اندکی از این و آن برگیرند تا بهم در آمیزند و شیطان فرصت یابد و حیلت برانگیزد تا بر دوستان خود چیره شود – و از راهشان به در برد – اما آن را که لطف حق دریاته باشد ، نجات یابد و راه حق را به سر برد.     

        (نهج‌البلاغه؛ خطبه 50 ؛ ترجمه سید جعفر شهیدی)

 امروز روزگار فتنه است و حق و باطل سخت به هم آمیخته . در سراسر این جهان پرآشوب ، نسل جوان با تشنگی، شیدا و شیفته به دنبال حق است؛ حقیقت را می‌جوید؛ حقایق را طلب می‌کند و خوب می‌داند که رنگ حقایق چون شقایق، سرخ است و برای رسیدن به آن باید جان را فدا نمود.

برای آلودن این عشق پرشور، صاحبان زر و زور و تزویر با تمام قدرت شیطانیشان به میدان آمده‌اند. اصلی‌ترین حربه دشمن آمیختن حق و باطل به یکدیگر است و او برای رسیدن به این منظور از هچ سرمایه‌گذاری کلانی باک ندارد، چرا که همه هستی او در گرو سرکوب این نسل است.

جهود (صهیونیست نه هر یهودی دیگری)که منابع عمده قدرت اقتصادی را در سطح جهان تحت سیطره خود در آورده است می‌کوشد تا با به کار گرفتن بازوان اختاپوسی خود : مواد مخدر، الکل، شهوات جنسی، ترویج ماده پرستی و حب جاه و مال، حقیقت‌جویی نسل جوان را له کند.

جهود با تکیه بر توانمندی‌های اقتصادی‌اش، به جریان‌سازی‌های فرهنگی سیاسی و اجتماعی روی‌ آورده است و می‌کوشد تا با تحریف حقایق، فکر و اندیشه انگیزه جوانان را  هدف قرار دهد.

 اینجا لطف حق سنگ محکی قرار داده است  " تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد".

سنگ محکی که به خوبی کمک می‌کند تا شبه طلای تقلبی از طلای راستین در جریانات فرهنگی، هنری، سیاسی و اقتصادی باز شناخته شود.

 این سنگ محک چیزی نیست جز قدس، انتفاضه‌اش، مردمان مسلمان انقلابی و مظلومش و در نهایت سنگهای انتفاضه‌اش.

  قدس آزمون فتنه‌های روزگار ماست.

 هر جریان داخلی و خارجی و محلی یا بین المللی که داعیه آزادی قدس شریف را نداشته باشد بدون شک منحرف و وابسته به صهیونیست است.

  صهیونیستها سالهاست می‌کوشند تا با تربیت متفکرانی در صحنه فلسفه سیاسی سنگ محک قدس را بشکنند و تئوری‌های سیاسی و گفتگوهای دیپلماتیک را به جای حق بنشانند.

 دنیای امروز صحنه نبرد دو جریان ریشه‌دار تاریخی است: اول شیعیان راستین مولای متقیان آن فاتح خیبر؛ و دیگر جهود خیبری.

 اما امروز دیگر یهود در پس حصارهای قلاع مستحکم خود پنهان نیست بلکه در جلوه رنگ و نیرنگ و طنین هزار حرف و جمله مزورانه در صدها نشریه بین المللی، شبکه‌های ماهواره‌ای کمپانی‌های فیلمسازی، مراکز علمی و تحقیقاتی و مجموعه‌های عظیم‌ اقتصادی؛ از زبان دانشمندان، سیاستمداران، نویسندگان و هنرمندان وابسته، پنهان شده است.

  و معیار شناخت همه اینها قدس است.

  امروز هرکه از آزادی قدس نگوید و در این راه نکوشد، خائن به فرهنگ عدالت و انسانیت، در چهار گوشه عالم است.

 صهیونیستها بسیار کوشیده‌اند و می کوشند تا از زبان چهره‌های به ظاهر موجه ماجرای قدس را تحریف کنند و حق را به باطل بیامیزند.

  بازگرداندن مسجدالاقصی- این قبله نخست مسلمین- به آغوش جهان اسلام حق است؛ آزادی فلسطین حق است؛ تجلیل از فرهنگ جهاد و شهادت طلبی حق است؛ راه امام خمینی(ره) و ستیز بی‌امان تا محو کامل اسرائیل حق است.

 پذیرفتن موجودیت اسرائیل غاصب به هر نحو از انحاء باطل است؛ سرپوش گذاردن و به فراموشی سپردن جنایات وحشیانه صهیونیسم بین‌الملل در خاورمیانه و غیر آن باطل است؛ دفن دخترکان هتک حرمت شده فلسطینی و بوسنیایی و عراقی و افغانی و... شستن خون اطفال بی‌گناه مسلمان که توسط سربازان استکبار به شهادت رسیده‌اند از حافظه جهانیان باطل است؛ ترویج این گمان که اسرائیل را می‌توان با زبانی جز زبان زور بر سر جای خود نشاند باطل است.

  سخن حق اینکه اسرائیل و حامیانش باید نابود شوند و فلسطین به اسلام و فلسطینیان بازگردانده شود.

                          ان ‌شاء الله