به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]

 

نظر خواهی - فضّه

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن





درباره نویسنده
نظر خواهی - فضّه

تماس با نویسنده

عضویت در خبرنامه
 
آمار بازدید
بازدید کل :78852
بازدید امروز : 5
 RSS 

 

بسم رب الزهراء

سلام

می خوام شروع کنم بنویسم اما هر دفعه یه موضوع به ذهنم می رسه حالا من موندم به کلی موضوع جورواجور کوچیک و بزرگ باربط و بی ربط برای همین هم تصمیم گرفتم بیام اینجا و از خوانندگان بخوام که نظر بدن من راجع به چی و کی بنویسم (البته می دونم که نوشته هام چنگی به دل نمی زنه) شما هم حالا زحمت بکشید اول نظر بدید و بعد منو تحمل کنید ممنون می شوم.

اینم بگم سعی خودم رو می کنم که جدید بنویسم دو تا موضوع را هم بیشتر دوست دارم:

1-     یهود و صهیونیسم

2-     غربت اهلبیت و ولایت در زمان حال

خواهش می کنم زودتر جواب بدید

 



نویسنده : » ساعت 9:8 صبح روز یکشنبه 83 آبان 10