رهبر معظم انقلاب:
امروز در دنیای اسلام مکلفیم دشمن شناسی و تکلیف شناسی را در حد اعلا برای جهان اسلام و مردم ایران تدارک ببینیم.
(بیانات معظم له در دیدار علما و روحانیان، تاریخ 7/5/1371)
آنچه در دفاع هوشمندانه نقش مهم و اساسی دارد، آگاهی از دشمن است. اگر دو نفر که یکی قهرمان ورزشهای رزمی و دیگری فردی معمولی است، در میدانی با هم به مبارزه بپردازند، به حتم فردِ قهرمان با اندک ضربهای، حریف را از میدان بیرون خواهد کرد؛ اما اگر چشم و گوش قهرمان را به گونهای بسته باشند که نه چیزی را ببیند و نه بشنود، دیگر پیروز میدان نخواهد بود؛ او هر چند قدرت دارد، به دلیل فقدان آگاهی از حریف، امکان بهرهبرداری از توانِ خود را ندارد. او در این حالت نمیداند حریف کیست و از چه نقطهای و با چه وسیلهای به او حمله خواهد کرد.
اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد، ولی اطلاعات کافی را در دست نداشته باشد، شکست خواهد خورد. بر مطلب پیش گفته این اصل را نیز میافزاییم که هر موجود زندهای دشمن دارد و به میزان گستردگی وجود خود، با دشمن بیشتری روبه روست. دشمن، هوشمند و بالنده است و آموزش و تجربه در ترفندها و پیچیدگی عملیات او تأثیر گذار میباشد؛ از این رو دشمن به میزان آموزش و تجربه خود، روشها و عملیات پیچیدهتری دارد. همچنین اصل به کارگیری استتار و اختفا در هجوم و دفاع اصلی مهم و اساسی است. از این رو، آموزش و تجربه در گونهگونی استتار و اختفا مؤثر خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران، حکومتی اسلامی به روشی نو و مستقل است که مردمان سرزمین غنی و دارای استعدادهای گوناگون ایران آن را پذیرفتهاند و تا پای جان در حراست از آن میکوشند. چنانچه به چگونگی تشکیل این حکومت و ابعاد آن توجه کنیم در خواهیم یافت که:
ـ جمهوری اسلامی ایران به حتم دشمنان فروانی دارد؛
ـ دشمنان آن در اختفا و استتار میکوشند.
چنانچه دشمن را به خوبی نشناسیم و از آن، اطلاعات کافی به دست نیاوریم، شکست ما حتمی خواهد بود؛ اما شناسایی دشمنان جمهوری اسلامی ایران تا حدی دشوار است؛ زیرا این حکومت نوپاست و دشمنان ما سالها و قرنها به اندوختن تجربه و آموزش در به کارگیری فنون استتار و اختفا پرداختهاند و پرواضح است که کشف و شناسایی آنان به راحتی و از راههای معمولی امکان نمیپذیرد. در این راه باید از نفوذ، گردآوری اطلاعات، پرورش و کشف اطلاعات پنهان از اطلاعات آشکار بهره برد؛ اما بررسی فنی هر یک از این راهها، میسور نبودن آن را روشن میسازد. پس در شناخت دشمن و اهداف و روشهای او باید مسیر دیگری طی کرد. آن مسیر هم اکنون در اختیار ماست: خدای متعال در آیه 139 سوره آل عمران، دشمن را در برابر دیدگان ما به تصویر کشیده و از ما خواسته است تا بر اساس ایمان عمل کنیم تا به پیروزی حتمی نائل آییم: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمْ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ سست و نگران نباشید، حتماً شما پیروز میدان هستید، مشروط به اینکه اهل باور باشید».
قرآن مجید، یهود، مشرکان و نصاری را سه دشمن اصلی معرفی میکند و به حتم چهارمین آنها منافقاناند؛ زیرا نفاق که هماره باید با آن جنگید، و همچون نیروهای بیرونی با آن پیکار کرد، همیشه در سایة یکی از این نیروها پدیدار میشود. منافق کسی است که به دروغ ادعای اسلام دارد، در حالی که در باطن مسلمان نیست و جزو یهود، مشرکان یا نصاری است. خدای متعال در سورة مائده، یهود را دشمن درجه یک و مشرکان را دشمن بعدی معرفی میکند که به طبع نصاری در مرتبه آخر قرار خواهند گرفت.
برای شناخت اولویت دشمنی باید به چهار مؤلفه در نگریست؛ 1. عمق خواسته؛ 2. امکانات؛ 3. آموزش؛ 4. انگیزه. سازمان یهود یا صهیونیسم جهانی ـ دشمن اصلی اسلام ـ دارای هر چهار ویژگی پیش گفته هست و قرآن اطلاعات مربوط به آن را به شکل مستقل یا با ارجاع به تورات ـ به شکل ضمنی ـ بیان کرده است. از مجموع مطالب قرآن و تورات دربارة این سازمان منحرف چنین برمیآید که آنان طالب حاکمیت بر همه دنیایند و ادعا میکنند که خداوند زمین و حاکمیت بر آن را به آنان بخشیده و رسیدن این گروه به این خواسته را انتظار کشیده است و راهی برای برون رفت از این خواسته در پیش رو ندارد. صهیونیسم جهانی مردمان زمین را به سه دسته تقسیم میکند:
1. بنیاسرائیل که نژاد برتر و هدف خلقتاند؛
2. غیر بنیاسرائیل که فرضیه برتری نژادی و حاکمیت آنان را پذیرفتهاند؛ بدین سبب حق حیات دارند و میتوانند به عنوان شهروند درجة دو و خدمتگزار یهود، زندگی کنند؛
3. غیر بنیاسرائیل که این فرضیه را نپذیرفتهاند؛ بدین سبب باید کشته شوند و مقامشان از حیوان پایینتر است.
طبق این فرضیه، مسلمانان ـ بویژه آنان که به عدالت فراگیر و تساوی انسانها در پیشگاه پروردگار باور دارند و برتری نژادی را نمیپذیرند ـ باید کشته شوند. تنها متنی که به شکل مدوّن چنین باوری را بیان میدارد، مکتب یهود صهیونیسم است.
مجموعه حاضر، به هدف باز شناختِ این جریان و بازکاوی رفتار و وضعیت فعلی ما، تدوین یافته است. این مجموعه با شناسایی ریشههای جریانات موجود در سطح بینالملل، خصوصاً صهیونیسم جهانی، موقعیّت و وظیفه ما در عصر کنونی و در سطح بینالملل، منطقه و کشورمان را روشن میسازد و همگان را به عمق سخن امام خمینی(ره) متوجه میسازد که فرمود:
«اسرائیل باید از صفحة روزگار محو شود».
(صحیفه نور، ج17، ص14)